به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پیشنویس برنامه ۲۵ساله همکاری میان ایران و چین این هفته به تصویب هیات دولت رسید و حسن روحانی، وزیر امور خارجه کشورمان را مامور پیشبرد این برنامه کرد، طبق این طرح به وزارت امور خارجه ماموریت داده شد طی مذاکرات نهایی با طرف چینی، براساس منافع متقابل بلندمدت، این برنامه را به امضای طرفین برساند.
تاکنون جزئیاتی از توافق جامع ایران و چین منتشر نشده، اما گفته میشود مذاکرات مقدماتی در جریان سفر سال ۹۷ هیاتی بلندپایه از ایران با حضور علی لاریجانی، محمدجواد ظریف، وزیر نفت و رئیسکل بانک مرکزی انجام شده بود.
تارنمای پترولیوم اکونومیست چندماه بعد مدعی شد در سفر وزیر امور خارجه ایران، تهران و پکن توافقی را که در سال ۲۰۱۶ بهنام «مشارکت جامع استراتژیک چین و ایران» با رقم ۴۰۰ میلیارد دلار امضا کرده بودند، توسعه داده و بندهای غیرعلنی به آن افزودهاند.
در رابطه با برنامه ۲۵ساله برای همکاریهای ایران و چین چند نکته قابل ذکر است ازجمله اینکه هنوز جزئیات پیشنویس این سند منتشر نشده و هنوز مشخص نیست چینیها چه زمانی این سند را تصویب خواهند کرد و به همین جهت چشمانداز اجرایی آن مشخص نیست.
«فرهیختگان» در گفتوگوی مشروح با سیدمحمدحسین ملائک، سفیر اسبق ایران در چین به تشریح ابعاد این توافق پرداخته است که در ادامه میآید.
با توجه به مطرحشدن توافق 25 ساله با چین تحلیل شما از این توافق و جزئیات احتمالی آن چیست؟ بهنظر شما در این پروژه چه پیشنهادهایی ازسوی ایران مطرح شود، با همراهی طرف چینی مواجه خواهیم شد؟
در سال 2015 وقتی رئیسجمهور چین به ایران آمد، پیشنهاد شد چارچوب روابط تعریف شود و براساس آن چارچوب روابط دو کشور شکل و شمایلی پیدا کند. دولت آن زمان متاسفانه چون احساس کرد گشایشهای زیادی بعد از برجام به دست میآورد به این پیشنهاد توجه نکرد اما وقتی محدودیتهای بینالمللی مجددا شروع شد و دولت جمهوری اسلامی فهمید نمیتواند پیشنهادهای بینالمللی را بهراحتی نادیده بگیرد، دوباره بهسراغ این توافق رفت.
بنابراین براساس صحبتهایی که رئیسجمهور چین در آن زمان مطرح کرده بود، طرح جدیدی مطرح شد که سال گذشته آقای ظریف به پکن رفت و پیشنهاد جدید ایران را که کمی تغییر کرده و مطالب مربوط به ایران به آن اضافه شده بود، ارائه کرد. این اقدام در حالی بود که ایران میتوانست این پیشنهاد را همان زمان بپذیرد.
چارچوب این توافق مبتنیبر چه اصول و جزئیاتی است؟
اینکه دوطرف سطح نظامهای بینالمللی را چطور میبینند، چطور با هم هماهنگ میشوند، چه اصولی باید بر آن حاکم باشد، منافع دو کشور چطور تعریف و تامین میشود و چه مواردی باعث حساسیت دو کشور است و باید از آن پرهیز شود بهعنوان چارچوب توافق مطرح است.
درخصوص بحث استفاده از دلار یا یوآن و موضوع نفت و گاز در این طرح چه توافقاتی مدنظر است؟
قضیه استفاده از یوآن (واحد پول چین) در روابط دوجانبه یعنی ارزهای متقابل در روابط دوجانبه به قبل از این جریان بازمیگردد، سازمان برنامه و بودجه، برنامهای را مورد توجه قرار داد که از نوسانات دلار جلوگیری کند، از اینرو قرار شد ارزهای محلی در روابط با کشورهایی که بیشترین تجارت را با آنها داریم مورد استفاده قرار گیرد. این از قبل هم بوده و ربطی به این توافق ندارد؛ البته در این توافق به این نکته توجه شده است، چراکه دلار برای ما، چینیها، روسها و هم برای پاکستان و عراق دردسرساز است و از این جهت ترجیح این است در کشورهایی که معاملات خوبی با هم دارند و این معاملات سطح مناسبی نیز دارد، به این نکته توجه شود.
آورده ایران در سطح بینالمللی نفت است
درباره بحث خرید نفت و سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز چه پیشنهادهایی در توافق ایران و چین خواهد شد؟
آورده کشور ایران در سطح بینالمللی چیزی جز نفت نیست؛ آورده ایران در سطح بینالمللی تولید حدود 5میلیون بشکه نفت است و هنوز نتوانستهایم کشور خود را از کشور سکوهای نفتی خارج کنیم.
اینکه میگوییم 70-60 درصد از بودجههای کشور از نفت است، یعنی آنچه داریم نفت است و کالاهایی همچون فرش، پسته، گلیم و... در ردههای آخر قرار میگیرند. ما کشور تولیدکننده مواد دارویی یا کشور ماشینسازی همانند آلمان یا کشور تولیدکننده نرمافزار در جهان همانند هندیها نیستیم و آنچه میتوانیم در جهان عرضه کنیم، نفت است.
بهنظر شما روابط دولت روحانی با چین چقدر روی این توافق اثرگذار است؟
بهطور کلی نظام جمهوری اسلامی ایران نشان داده دارای یک ثبات فکری منظم از ابتدای انقلاب تاکنون نبوده است؛ کشورهای با حساب و کتاب اگر بخواهند با ما ارتباط داشته باشند باید مفروضاتی را درنظر بگیرند اما فکر میکنم در زمان آقای روحانی این مفروضات کمتر مورد توجه بود بهرغم اینکه شرایط بحرانیتر بوده است.
اگر با برخی مسئولان صحبت کنید میگویند در پنجسال گذشته بیش از 10 بار به چین رفتهاند اما اکنون ما بهطور مثال 300 بار به چین رفتیم درحالیکه بحث ما سفر به چین نیست بلکه بحث این است که باید چارچوبی را مورد توجه قرار دهیم که از اصالت برخوردار باشد و در عین حال به نوسانات ارزی، جوی و سماوی مربوط نباشد.
نوسان دولت روحانی در ارتباط با چین بیشتر از سایر دولتها بود
با این تفاسیر ارزیابی شما از نوع عملکرد دولت روحانی با دولت چین چیست؟
بهنظر بنده همه دولتها بیثبات بودند اما نوسان این دولت بیشتر بود. دولت احمدینژاد هم همین وضعیت را داشت. هیچ تفکر درستی در این روابط نبوده است. البته تنها بحث دولتها نیست، چراکه بخش روشنفکری، فرهیخته و دانشگاهی ما تحلیل درستی از سیاست جهانی و اینکه در چه نقطهای از جهان قرار داریم و چه سیاستی را باید درنظر داشته باشیم، ندارد.
سخنگوی وزارت بهداشت انتقادی را از دولت چین مطرح کرد اما شاهد بودیم روزنامهنگاران ما که نماینده منافع ملی کشور هستند بهصورت دوقطبی به موافق و مخالف تقسیم شدند، لذا این نشان میدهد جامعه بلوغ کافی را ندارد.
با این تفاسیر طرف چینی چقدر ریسک همکاری این توافق را میپذیرد؟
طبق این نوع رفتار متغیر دولتها طرف چینی نیز در موضع محافظهکارانه قرار میگیرد، از اینرو باید روی حداقلها با آنها کار کنید که صدمه نبینید، چراکه اگر آنها ببینند چه اتفاقی میافتد ریسکهای بالا را نمیپذیرند. البته آنها ریسک بسیار بالا با پاکستان را پذیرفتند درحالیکه پاکستان جامعه عقبافتادهتری از ماست اما چون در بخش الیت و نخبگانی جامعه پاکستان نظریه کموبیش واحدی حاکم است، آنها فهمیدهاند منافع ملیشان چیست و چه کاری باید انجام دهند.
با توجه به اینکه تحتفشار شدید تحریمی آمریکا هستیم، ممکن است این امر بتواند بستری برای دور زدن تحریم تلقی شود؟
خیر؛ این توافق ربطی به تحریمها ندارد، چراکه چین تقریبا همه تحریمها را اعمال میکند.
بله، درست است چین به تمام تحریمها تن داده اما این توافق بهنوعی نقضکننده شاکله تحریم آمریکا همانند فرستادن نفتکشها به ونزوئلاست.
بههرحال اگر آنها اصولی در روابط پیدا کنند و بدانند 10 سال رابطهای با نوسان دو سه درصد خواهیم داشت، ممکن است کارهایی را انجام دهند و درواقع احتمال کمک کردن وجود دارد.
* نویسنده: مریم عاقلی، روزنامهنگار
خبر مرتبط: